کابینت آشپزخانه

و به هزار

روزی روزگاری در همین انجمن ضددختر دختری بود که موشک خورد بهش و ترکید ناگهان پخش زمین شد. همه ی پسرها داشتند و یه دختر دیگه هم منفجر

شده بود. همه غرق خنده بودند و کف زمین همه ولو شدند. نزدیک بود بترکند و به هزار نفر موشک زدند

و تامام دخترا نابود گردیدند

خخخخخخخ

پایان

چی چی تموم و به تاریخ پیوستند ........پایان قصه

این داستانمون خیلی چرت بود خخخخخخخخ ولی خندیدیما

حالا یه داستان دیگه شروع کنیم روزی روزگاری در

پریسا چه داستانی بگیم عاشقانه

نمیدونم واس من فرقی نمیکنه

هرچی خودتون دوست دارین

من عاشقانه میگم

خو شروع کن میخوای قصه ی عشق خودمونو بگو قلبونت بلم خخخخخخخ

بگو عزیزکم