یک لحظه سکوت کرد و حرفش را خورد / بغضی نفس و گلوی او را آزرد
می خواست که عشق را نمایان نکند / اشک آمد و باز آبرویش را برد . . .
**************************
برای دوست داشتنت از من دلیل می خواهند ، نازنین … !چشمانت را قرض می دهی !؟
.
.
.
بقیه در ادامه مطلب