اس ام اس عاشقانه

خــوب ِ مــن ،
همین جا درون شعرهایم بمان
تا وسوسه یِ دوستت دارم هایِ دروغینِ آدمها مرا با خود نبرد
به سرزمین هایِ دورِ احساس ؛
من اینجا هر روز با تـو عاشقی می کنم بی انتها
شعرِ من بهانه ایست برای مـا شدن دستهایمان
تا تکرارِ غریبانه یِ جدایی را شکست دهیم

بقیه را در ادامه مطلب بجویید

عزیزان نظر یادتون نره

1-تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو
دردش متفاوت باشد ویرانم می کند
من از دست رفته ام ، شکسته ام
می فهمی ؟
به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛
اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند

2-و امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری
که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگر
فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود
دلش آغوش گرم میخواهد

3-من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم
تو آنقدر نخواستی که هیچ چیز از من ندیدی

4-روزی میرسد که با لبخند تو بیدار میشوم
این روز هر زمان که میخواهد باشد
فقط باشد

5-خداوندا ، جای سوره ای به نام “عشق” در قرآن تو خالیست
که اینگونه آغاز شود :
و قسم به روزی که دلت را میشکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت

6-هر شعر گریز از یک گناه بود هر فریاد گریز از یک درد
و هر عشق گریز از یک تنهایی عمیق افسوس که تو
هیچ گریزگاهی نداشتی…!

7-بر سر مزرعه ی سبز فلک
باغبانی به مترسک می گفت :
دل تو چوبین است…
و ندانست که زخم زبان
دل چوب هم می شکند…

8-پشت آن پنجره ی رو به افق ، پشت دروازه ی تردید و خیال ، لا به لای تن عریانی بید ، من در اندیشه ی آنم که تو را ، وقت دلتنگی خود دارم و بس

9-خونه ی اجاره ای داری برای یه آدم تنها ؟ قلبشو پیش میده ، جونشو ماه به ماه !

10-خواهش میکنم ، بی حوصلگی هایم را ببخش ، بدخلقی هایم را فراموش کن ، بی اعتنایی هایم را جدی نگیر ، در عوض من هم تو را می بخشم که مسبب همه ی اینهایی

11-دیدگانت را نبند ، نگاهت را ندزد ، تو که میدانی آیه آیه ی زندگیم از گوشه ی چشمانت تلاوت می شود

12-عشق چیز عجیبی نیست ، عزیز دلم ! همین است که تو دلت بگیرد و من نفسم !

13-یک عمر قفس بست مسیر نفسم را / حالا که دری هست مرا بال و پری نیست / حالا که مقدر شده آرام بگیرم / سیلاب مرا برده و از من اثری نیست / بگذار که درها همگی بسته بمانند / وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست

14-یاد آن روزی که یاری داشتیم / این چنین خوار نبودیم ، اعتباری داشتیم / ای که ما را در زمستان دیده ای با پشت خم / این زمستان را نبین ، ما هم بهاری داشتیم

15-شادیهایم هدیه به تو ، کم بودنش را بر من خرده مگیر ، این تمام سهم من از دنیاست

16-.خاک پایت بوسه گاهم بود و بس / بر سر راهت نگاهم بود و بس / ای نگاهت تکیه گاه خستگی / عشق تو تنها گناهم بود و بس

17-در برهوت بی کسی تنها تو همزاد منی / ای نازتر از خواب شبم ، همواره در یاد منی

18-یک تلنگر هم کافی بود برای اینکه بشکنم به هر حال ممنون از مشتت  . .

19-اسیر فصل خزان گردد عمر آنکس که / دمی اسیر اشک کند چشم مهربان تو را . . .

20-چه سخت است ، تشیع عشق بر روی شانه های فراموشی و دل سپردن به قبرستان جدایی وقتی میدانی پنج شنبه ای نیست ، تا رهگذری ، بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند

21-اونقدر که فکرشو میکنی دوستت ندارم ، چون اونقدر دوستت دارم که نمیتونی فکرشو بکنی !

22-گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم . . .

23-همه ی پل های پشت سرم را خراب کردم ؛ از عــمد ….راه اشــتباه را نباید برگشت … !!!

24-حافظ هنوز اصرار دارد ، خبر خوشی در راه است!تو کجای دنیای منی که هر چه می آیی نمی رسی . . . ؟

25-کاش می شد همدلی را قاب کرد،ساکنان شهر غم را خواب کرد/کاش می شد نور چشمان تو را،جانشین تابش مهتاب کرد . . .

26-گفتم دل و جان بر سر کارت کردم هر چیز که داشتم نثارت کردم
گفتا تو که باشی که کنی یا نکنی! این من بودم که بی‌قرارت کردم . .

27-بیمار عشق توست پرستوى روح من ، از این مریض خسته عیادت نمیکنى !؟

28-خسته ام فردا نگاهت را برایم پست کن / یک بغل حال و هوایت را برایم پست کن

گوشم از آواز غمگین سکوت شب پراست / لطفا آن لحن صدایت را برایم پست کن. .

29-چه تجارت ناشیانه ای بود آن همه نازی که من از تو خریدم ..

30-خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .

31-تو را ای گل کماکان دوست دارم / به قدر ابر و باران دوست دارم
کجا باشی کجا باشم مهم نیست / تو را تا زنده هستم دوست دارم  . . .

32-اگر سرت رو روی سینه ام بگذاری
هیچ صدایی نخواهی شنید . . .
قلبِ من طاقت این همه خوشبختی رو نداره !

33-تبسم را فراموش نکن
لبخند بی هزینه ات گران ترین هدیه است . . .

34-سلامتیه حرفایی که نه میشه اس ام اس کرد . . .
نه تو چت تایپ کرد ، نه میشه پای تلفن گفت ، حرفایی که فقط مال وقتیه که تو رو در آغوش دارم

35-عشق یعنی جسم و جانم مال تو / عشق یعنی پرسش از احوال تو
عشق یعنی از خودم من خسته ام / عشق من ، به تو دل بسته ام . . .

36-آسمانم انتهایش قلب توست / مهربان این آسمان از آن توست
آسمانم هدیه ای از سوی من / تا بدانی قلب من هم یاد توست

37-آنکه خاطرت را میخواهد حتما نفسی میخواهد ، نفسم باش که خاطرت را خیلی میخواهم

38-همه برسر زبانند و تو درمیان جانی  / چه مکانی بهتر ، از جان که تو در میان آنی . . .

39-هدفم بود که هرگز نشوم عاشق کس / چون که رخسار تو دیدم ، هدفم سخت شکست . .

40-بگذار بگویند خسیسم !
من دوستت دارم هایم را الکی خرج نمیکنم !
جز برای مهربانی خودت . . .

41-به انگشتانم که می نگرم به یادت می افتم ، چون عزیزانم انگشت شمارند . . .

42-نفست باران است ، دل من تشنه ی باریدن ابر ، دل بی چتر مرا میهمان کن . . .

43-بیا ای بهترین درمان قلبم / مداوا کن غم پنهان قلبم
قسم برخالق دلهای عاشق / تو هستی آخرین سلطان قلبم

44-مه شب مرغ دلم بر سر دیوار تو بود / میپرد از قفس و عاشق دیدار تو بود
خبرت هست که از خوبی خود بی خبری / به خدا خوبتر از خوبتر از خوبتری . . .

45-خانه های جدول زندگیم را دستان مهربانت یک به یک پر کرد و رمز جدول چنین بود :
دوستم بدار . . .

46-باوفا! مهر تو اندر جان ماست
زندگی بی دوستی زندان ماست
کم بزن آتش دل بی تاب را
یاد خوبت روز و شب مهمان ماست . .

47-عاقبت از غم عشق تو دیوانه شدم / باده بر دست شدم راهی میخانه شدم
آن قدر حسرت میخانه کشیدم که ز شوق/  به تمنای شرابت همچو پیمانه شدم . . .

48-هنوز هم از بین کارهای دنیا دل بستن به دلت بیشتر به دلم می چسبد . . .

49-زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد ، پس با تمام سکوتم دوستت دارم . . .

50-من شکستم تا تو را عاشق کنم
بعد من باران فقط آب است و بس
هر که بعد از من سراغت را گرفت
زشت یا زیبا فقط خوابست و بس . . .

51-عشق بعضی وقت ها از درد دوری بهتر است/ بی قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است
توی قرآن خوانده ام ، یعقوب یادم داده است / دلبرت وقتی کنارت نیست ، کوری بهتر است

52-ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار نشود یار کجاست . . . ؟

53-اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت / زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت
دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی / دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت . . .

54-سر به هوا نیستم اما همیشه چشم به آسمان دارم
حال عجیبی ست دیدن همان آسمان که شاید تو دقایقی پیش به آن نگاه کرده ای . . .

55-” روزی می شود که برگ برنده ات دل می شود …. اما تو دیگر حاکم نیستی . “

56-پایانی برای قصه نیست چرا که نه گوسفندان عاقل میشوند و نه گرگها سیر

57-هیچ کس به اندازه ابلهی که زبانش را نگه می دارد به یک مرد عاقل شباهت ندارد.

58-نه از تنهایی می‌ترسم نه از تنها ماندن ترسم از… تنها بودن در کنار دیگری است…

59-بزرگترین فر و داشته بی باکان روزگار ، دلهایست که به آنها امید بسته اند .

60-این محنتی که از تنگی قفس می کشیم کفران نعمتی است که در باغ کرده ایم .

61-اشکی که هنگام شکست میریزیم عرقیست که هنگام تلاش نریختیم

62-آنــدره مـوا : دانـایـان می کوشند خود را همرنگ محیط کنند امــا دیــوانــگان سعی میکنند محیـط را به رنــگ خـود در آورنـد

63-خیلی سخت است هنگامی که مردم فقط وقتی دوستت دارند که شخص دیگری باشی …!

64-طبال! بزن، بزن که نابود شدم
بر ” تار ” غروب زندگی، ” پود ” شدم
عمرم همه رفت، خفته در کوره ی مرگ
آتش زده ، استخوان بی دود شدم

65-هرگز گنجشکی را که توی دستت داری به امید گرفتن کبوتری که در هواست رها نکن

66-خوب میدانم برای من کسی مثل تو نیست / خوب میدانم که روزی باز ناچارم به تو
میروم شاید دلت روزی گرفتارم شود / میروم اما گرفتارم ، گرفتارم به تو . . .

67-در برهوت بی کسی تنها تو همزاد منی / ای نازتر از خواب شبم ، همواره در یاد منی . . .

68-اسیر فصل خزان گردد عمر آنکس که / دمی اسیر اشک کند چشم مهربان تو را . . .

69-حافظ هنوز اصرار دارد ، خبر خوشی در راه است !
تو کجای دنیای منی که هر چه می آیی نمی رسی . . . ؟

70-کاش می شد همدلی را قاب کرد / ساکنان شهر غم را خواب کرد
کاش می شد نور چشمان تو را / جانشین تابش مهتاب کرد . . .

71-یمار عشق توست پرستوى روح من ، از این مریض خسته عیادت نمیکنى !؟

72-خسته ام فردا نگاهت را برایم پست کن / یک بغل حال و هوایت را برایم پست کن
گوشم از آواز غمگین سکوت شب پراست / لطفا آن لحن صدایت را برایم پست کن

73-اونقدر که فکرشو میکنی دوستت ندارم ، چون اونقدر دوستت دارم که نمیتونی فکرشو بکنی !

74-بند نمی آید دوست داشتنت ! مثل آنکه شاهرگ احساسم را بریده باشی !

75-تحفه ای یافت نکردم که فدای تو کنم ، یک سبد عاطفه دارم ، همه ارزانی تو . . .

76-دستهایت ؛ تنها بالشی است که وقتی سر بر او دارم کابوس نمی بینم . . .

77-دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد
ندانستم تو ای ظالم دلی آهن ربا داری

78-عشق تو همچون افقی بی انتهاست
قلب من خالی ز هر رنگ و ریاست
زندگی با آرزو ها روبروست
با تو بودن از برایم آرزوست

79-تو را به رخ تمام شقایق ها میکشم و میگویم :
تا گل من هست زندگی باید کرد . . . !

80-عمر من در عشق خوبان سر رسید / موی من از عشق خوبان شد سفید
صد من چون از کبوتر خانگیست / ناز کردن بر من از دیوانگیست
من چه دارم از تو پنهانش کنم ؟ / جان تقاضا کن که قربانت کنم

81-جلوتر از من نرو چون ممکنه پشت سرت نیام ، پشت سرم نیا چون ممکه راهنمای خوبی واست نباشم ، کنارم باش مثل یک دوست تا با تو دنیا رو داشته باشم . . .

82-از روزی که نامت ملکه ی ذهنم شد ، احساس می کنم جمجمه ام با شکوه ترین امپراتوری دنیاست . . .

83-یک غنچه بدون شاخه خواهد پژمرد / یک شاخه بدون غنچه هم خواهد مرد
سوگند به عشق ، باغبان برگردان / بی غنچه دلم تاب نخواهد آورد

84-گل را ساعتی ، محبت را روزی و عشق را لحظه ای ، اما تو را برای همیشه دوست دارم . . .

85-به تو سوگند ، به راز گل سرخ و به پروانه که در عشق فنا می گردد
زندگی زیبا نیست ، آنچه زیباست تویی تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی . . .

86-گرچه آلوده دنیای غریبم اما / سینه ای پاک به پهنای صداقت دارم
دستانم اگر عاطفه را می فهمند / با کسی سبزتر از عشق رفاقت دارم

87-یک صندلی خالی کنار رویاهایم از آن توست ، بنشینی یا بروی ، دوستت دارم !

88-چه خوش خیال است ، فاصله را میگویم ، به خیالش تو را از من دور کرده !
نمیداند جای تو امن است ، اینجا در میان دل من . . .

89-باور کن ” عین ” ،  ” شین ” و ” قاف ” جدا از هم که باشند هیچ خاصیتی ندارند !
اما در کنار هم ، معجزه می آفرینند ، درست مثل من و تو !

90-به رنگارنگی خنده های آسمانیت دوستت دارم . . .

91-در رویاهایت جایی برایم باز کن ، جایی که عشق را بشود مثل بازی های کودکی باور کرد ،
خسته شدم از بی جایی . . .

92-هرچند تنهایی را دوست ندارم ، اما دوست دارم در قلب تو تنهای تنها باشم !

93-تو را نه عاشقانه نه عاقلانه و نه عاجزانه که تو را عادلانه در آغوش میکشم عدل مگر نه آن است که هر چیز در جای خودش قرار بگیرد ؟!

94-دل من پشت سرت کاسه آبی شد و ریخت
کِی شود پیش قدمهای تو اسفند شوم . . .

95-بند نمی آید دوست داشتنت ! مثل آنکه شاهرگ احساسم را بریده باشی !

96-گاهی حس کردن یک آغوش ، فقط لمس پوست با دست نیست . . .
گاهی حس می کنی ، جسمش را . . .
به شرطی که با قلب لمس کنی نه با دست  . . .

97-عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ / که به عمری نتوان دست در آثارش برد . . .

98-نمی خواهم بجز من دوست دار دیگری باشی
نمی خواهم برای لحظه ای حتی به فکر دیگری باشی
نمی خواهم صفای خنده ات را دیگری بیند
نمی خواهم کسی نامش به لبهای تو بنشیند
نمی خواهم به غیرازمن بگیرد دست تودستی
نمی خواهم کسی یارت شود در راه این هست

99-هرکی عاشق میشه میگه : میمیرم برات اما من میگم میمونم باهات !

100-گر دلی دارم بدان در دست توست
گر تنی دارم بدان سر مست توست
گر دلم را بشکنی باز هم چه سود
کین دل ساده من پیوست توست

101-من قفل کردم ، صندوق قلب و دلم ، همچنین درب اتاق ، و تو چه می دانی پشت این درب پر از قفل بلبلی می خواند که پر از شور و وفاست . .

102-“شادی” ، پروانه ی است که هرچه تقلا کنی نمیتوانی آن را شکار کنی ، باید آرام باشی تا روی شانه ات بنشیند ، پس زندگیت سرشار از ارامش و شانه هایت پر از پروانه . . .

103-نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست / گوش کن نبض دلم ، زمزمه اش با تو یکیست . . .

104-خسته ام ، فردا نگاهت را برایم پست کن / یک بغل حال و هوایت را برایم پست کن / دلم از آواز غمگین شب پر است / لطفا آن لحن خوش صدایت را برایم پست کن

105-رای تو ، مردن بهانه نمی خواهد ، وقت نبودنت خود مرگیست برای خودش  . . .

106-کمی گیجم کمی منگم ، عجیب است / پریده بی جهت رنگم ، عجیب است
تو را دیدم همین یک ساعت پیش / برایت باز دلتنگم ، عجیب است . . .

107-عشق یعنی وقتی هزار دلیل برای رفتن هست
هنوز دنبال یه بهونه‌ای که بمونی . . .

108-ادیسون برای روشنایی خانه اش ، برق را اختراع کرد ؛
من ” تو ” را کشف کردم . . .

109-تو را دوست دارم بدون این که علتش را بدانم !
محبتی که علت داشته باشد یا احترام است ، یا ریا . . .

110-دوستت دارم ، رازیست که، در میان حنجره ام دق میکند وقتی که نیستی . . .

111-چمن ها بی تو زیبایی ندارد / بهار و گل دلارایی ندارد
فریب کَـس نخوردم جز تو ای یار / که دیگر کَس فریبایی ندارد

112-احساس تو طروات باران است / بر زخم شکوفه های گل درمان است
هروقت که در هوای تو میچرخم / انگار نفس کشیدنم آسان است . .

113-امروز شوق فردا رو داریم و حسرت دیروز را ، اما امروز زیباتر از فردا و دیروز است ، دوستت دارم و دوستم بدار ، شاید فردایی نباشد . . .

114-ای کاش قانون همه ی دوستی ها این بود : یا رفاقت تعطیل یا جدایی هرگز !

115-مرا جای خودم بگذار / خودت را جای گهواره / و آغوشی تسلی بخش / کنارم باش همواره

116-نه از فلسفه کلامی می دانم و نه منطق می گنجد در کلامم ، بی استدلال  دوستت دارم . . .

117-مرنج از من ، که دل را نباشد طالقت رنجت / به دنیایی نمی بخشم صفای قلب یکرنگت

118-مهر یه چیزیه مهربونی یه چیز دیگه ، عشق یه چیزیه عاشق شدن یه چیز دیگه ، قلب و دل یه چیزیه اما توی قلب تو جا شدن یه چیز دیگه . .

119-من ایما و اشاره نمی دانم...
باید تمام قد روبرویم بایستی و بگویی دوستت دارم...

120-خنده هایت تعادل هر دلی را بر هم می زند ، اما تو بخند ... همین مرا کافی است !

121-دلم یه چیزی میخواد ...
یه چیز شیرین
یه چیز شبیه با هم بودن !

122-حس اسارت ؛ در اسارت دستهای توست ...
دلم حبس ابد میخواهد !

123-هرکس جای من بود می برید !
اما من هنوز می دوزم ...
تو را به خودم ، خودم را به امید !

124-همیشه اولین کسی که در لحظه ی باز کردن چشم بعد از خوابی طولانی به ذهنتون خطور می کنه :
یا دلیل خوشبختی شماست یا درد و رنج شما ...

125-شاید دست ها قوی تر باشند ... ولی همیشه لب ها حرف اول را میزنند برای ابراز احساسات ...

126-گاهی به خاطرش ماندن را تحمل کن ...
رفتن از دست "همه" برمی آید !

127-احتیاجی به تسبیح نیست ...
دستانت را که به من بدهی، با انگشتانت ذکر دوست داشتن سر میدهم ... !

128-آنقدر دوستت دارم که هرچه بخواهی همان را بخواهم ...
اگر بروی شادم اگر بمانی شادتر !
تو را شاد تر می خواهم ، با من یا بی من !
بی من اما شادتر اگر باش کمی - فقط کمی - ناشادم ...
و این همان عشق است ، عشق همین تفاوت است !
همین تفاوت که به مویی بسته است و چه بهتر که به موی تو بسته باشد ...

129-خیابان شعر بلندیست وقتی من با قدم های تو قدم میزنم !