کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن
گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن
بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن
جامه ختم رسالت شد بر اندامت کفن
وفات حضرت خدیجه (س) تسلیت باد
بقیه را در ادامه بخوانید
عزیزان نظر یادتون نره
1-سلام بر تو بانوی چشمههای روان، مادر مهربان شریعت، همسایه دیوار به دیوار آسمان، خدیجه بزرگ!
2-همت سر تسلیم به دیوار تو سوده *** پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده
تو در دل سختی به پیمبر گرویدی *** هر بار بلا را به سر و دوش کشیدی
3-خدیجه یعنی کاشانه ایمان در تنگنای دوران. پروازش تلخترین حقیقتی است که امشب گلوی عالم را خواهد فشرد.
4-با کوچ تو ای بانو! دیگر هیچ کاروانی در بیابان دلها، بیشوقِ کعبه یادت قدم نزد؛ که استواری امروزِ بنای دین، از برکت خشتِ نخستینِ توست، السّلام علیک ای نور کبری ای نیّره عظمی!
5-رحمت خدا بر خدیجه علیها السلام باد که شاخههای بیپناه رسالت، بر ریشههای مقتدرش پیوند خورده بودند.
6-تو به اسلام مادری کردی *** تو به توحید یاوری کردی
عصمت از دامنت چنان جوشید *** که به مریم برابری کردی
7-سلام ما به تو باداى خدیجه کبرى/نخست همسر خوش طینت رسول خدا
هزار رحمت حق بر راوان پاک تو باد/درود ما به تو باد، به جنت الماوى
8-ما به تو گریان، تو را لب در جنان پر خنده باد/همچو جان در قلب یاران خاطراتت زنده باد
شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد/منطقت تا حشر بر بوجهل ها کوبنده باد
9-بر محمّد از همه زن های عالم خوب تر / مصطفی را سوز داغت ماند عمری بر جگر
بارها زین غصه چشم سید بطحا گریست / بلکه در شـام زفاف حیدر و زهرا گریست
10-گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت/شد روان از دیده اش بر چهره اشک ماتمت
ای در امواج بلاها با محمّد رهسپر/در هجوم سنگ ها جان محمّد را سپر
11-پس از وصیت ام الائمه پیغمبر/خدیجه را به عبایش ز خود مقدم داشت
در آن دمی که کفن از بهشت آوردند/هوای رحلت او روضه محرم داشت
12- تویى که ثروت خود بى دریغ بخشیدى/به همسرى که مقامش به حق بود والا
چو گشت معتکف کوه نور، همسر تو/توئى که بوده اى چشم انتظار راه حرا
13-بیا ای محرم رازم، تو بودی شوق پروازم/شده نام تو آوازم، چه سازم با دلِ زهرا
14-ای سلام آورده جبریل از خداوندت، سلام وی محمّد برده نامت را به لب با احترام
همسر و همسنگر و همگام با خیرالانام سایهات تا صبح محشر بر سر دین مستدام
15-ای درود آفرینش بر تو و بر شوهرت وی سلام الله بر دامان زهرا پرورت
16-ماتم جانسوز ام المؤمنین است/همسر دلسوز ختم المرسلین است
رفت از جهان خدیجه با چشم خونبار/می گفت و یا فاطمه خدانگهدار
17-صدیقه طاهره گشته سیه پوش/زمزمه قدسیان می رسد بر گوش
بعد تو مادر زهرا نقش زمین شد/جانش فدای امیرالمؤمنین شد
18-دستم شبیه دست تو تبدار می شود/دیوار غصه بر سرم آوار می شود
رحمی نما به حال پریشان دخترت/مادر مکش عبای پدر را تو بر سرت
19-اشک غمت به ساحل پلک ترم نشست/سنگ فراق شیشه قلب مرا شکست
امن یجیب خواندن من بی نتیجه ماند/زهرا یتیم گشت و پدر بی خدیجه ماند
20-به تن زخمی من روح مداوا دادی/قوت قلب نبی جان مرا نا دادی
تلخی سنگ به لبخند تو شیرین می شد/غم دلواپسی ام را به دلت جا دادی
21-همت سر تسلیم به دیوار تو سوده
پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده
تو در دل سختی به پیمبر گرویدی
هر بار بلا را به سر و دوش کشیدی
22-سال ها عمر تو با زخم زبان ها طی شد/پای من وقف شدی هست خودت را دادی
هیچ کس مثل تو ای خوب به من لطف نکرد/تو مرا زیر پر و بال خودت جا دادی
23-می روی قلب من از درد به خود می پیچد/بی کسی های مرا باز به غم ها دادی
فکر تنهایی من بوده ای ای گل زیرا/همه عاطفه ات را تو به زهرا دادی
24-گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت/شد روان از دیده اش بر چهره اشک ماتمت
ای در امواج بلاها با محمد رهسپر/در هجوم سنگ ها جان محمد را سپر
25-ما به تو گریان، تو را لب در جنان پر خنده باد/همچو جان در قلب یاران خاطراتت زنده باد
شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد/منطقت تا حشر بر بوجهل ها کوبنده باد
26-تویی که ثروت خود بی دریغ بخشیدی/به همسری که مقامش به حق بود والا
چو گشت معتکف کوه نور، همسر تو/توئی که بوده ای چشم انتظار راه حرا
27-ای بهترین مادر گرامی، همسر عشق/هستی خود دادی به راه رهبر عشق
ای گرمی کاشانه احمد خدیجه/ای سفره دار خانه احمد خدیجه
28-هنوز عطرِ تو مادر به جسمِ من جاریست
هنوز زخمِ نبودن به سینهام کاریست
ز مصحف مددت یک ورق به جا مانده
میان آن در و دیوار لحظه ی یاریست
29-مادرِ زهرا چو دل را بر نبی تقدیم کرد
جانثاری بهر احمد را به خود تصمیم کرد
با نثار جان و مالش نزد زهرا دخترش
یاری همسر نمودن را چنین ترسیم کرد
30-در سوگ تو آتشین دلم مادرِ یاس
هجران تو گشته قاتلم مادرِ یاس
زهرا به کنارِ قبر تو میگرید
از نالهی او منفعلم مادرِ یاس
31-امشب که بی قرارم ـ هوای کعبه دارم / ببین چه دل فکارم ـ در سینه ناله دارم ـ
چون میرسد به گوشم ـ از نالههای زهرا / در بین ناله گوید ـ ای وای مادر ندارم
بیمادری چه سخته ـ بی مادرا میدونند / نشونهی یتیما ـ چشمای غرق خونند ـ
ای دخترِ خدیجه ـ ماندی غریب و تنها / امشب به گریه گویم ـ وای از دلِ تو زهرا