loading...
مجله اینترنتی ضد دختر
چت باکس ضددختر

Chat Box
عضویت در خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه و ارسال مطالب به ایمیل شما

لطفا آدرس ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید

Delivered by FeedBurner

تبلیغات هاستینگ

blue sky بازدید : 509 چهارشنبه 27 شهریور 1392 نظرات (0)

امروزدست به قلم بردم تا یک سری حرفایی رو که تا حالا بیان نکردم,رو بگم.
دوازده سال از زندگیم وزندگیه ی همه ی ما در دوران مدرسه می گذرد.
(البته نا گفته نماند که به خاطر نظام آموزشی و برنامه ریزی های قشنگشون به بطالت میگذره.)
می خوام یک جوری خاطراتمو،شایدم حرفای دلمو بازگو کنم.
از دبستان شروع می کنم،جایی که بهترین وشیرین ترین خاطرات آدمی شکل می گیره.
البته من مهدکودک وپسش دبستانی نرفتم ونمی دونم چه جوری هست.

 

بقیه را در ادامه مطلب بخوانید

 

 

دوستان نظر فراموش نشه..wink

دوسال اول دبستان شاید بهترین دوره بود با بهترین دوستام. یادمه روز اول مدرسه ناظم داشت حرف می زد وگفت:کی میتونه یک شعر در مورد مدرسه بخونه؟ ومن با چه جسارت  بی نظیری جلوی چشم مات و مبهوت مامانم رفتم وشعر "کیم چیم مکانم" رو خوندم.طوری که مامانم بعدا به من گفت تو دلم کلی صلوات فرستادم تا اشتباه نخونی.بعداز رفتن به کلاس از بس کوچولو بودم معلممون من رو بغل کرد وروی نیمکت گذاشت.فامیل معلم اولم خانم مصطفوی بود.امیدوارم هرکجا هست خدا نگهدارش باشه.اگر یادتون باشه حدودا ده یا یازده سال پیش یک بسته های پفکی بود که اندازه ی کف دست بود.معلممون روز اول از همین پفکا به همه داد.یکی از درسامون حرف "ن" بود که ما رو بردن نانوایی کنار مدرسه وبه بچه هاخمیر دادن.

 

دو سال اول دبستان رو مدرسه ی" شهید فاطمه کفاش "بودم.ولی از سوم تا پنجم به خاطر تغییر خونه مدرسه ی "شهید عکاس مصور "رفتم.یادمه دوتا شهید بودن که مادرشون هر سال شیرینی و شکلات می آورد.فقط می خوام درباره ی معلم سال سومم یک حرفی بزنم ودفتر خاطرات دبستان رو ببندم.چون تا دلتون بخواد حرف واسه گفتن دارم ولی میدونم تا اینجا هم به زور تحملم کردین.

توی کلاس سوم یک روز معلممون جدول ضرب عدد هشت رو ازمن پرسید ومن فقط دو تا رو یاد نداشتم.معلممون هم گردن من رو از پشت لب طاقچه ی پنجره گذاشت و فشارداد.بعدشم تا جایی که می تونست گوشمو کشید.نه تنها بامن با بقیه هم همین کارارو وبدتر هم انجام می داد.بعدشم دو روز به من مهلت داد تا یک دفتر صدبرگ جدول ضرب بنویسم.فقط می خواستم بگم خانم به اصطلاح معلم ما که از این اخلاق شکنجت گذشتیم. . .ولی اون طاقچه تا آخر یادم می مونه.

مدرسه ی راهنمایی شاید یک کم از بقیه ی مکان هایی دیگه بهتر ومتفاوت تر بود،به خاطر مدیر خوب وعالی که داشت.خانم قربانی لیسانس ریاضی بودو یکی از بهترین وبااخلاق ترین مدیرهایی  که توی خاطرم تابد می مونه.مدیری که هر روز سر صف حاضر میشد،به کلاسا سر میزد.نزدیک امتحان ریاضی به بچه ها با شیوه ای متفاوت ریاضی درس می دادکه خیلی این درس رو شیرین تر میکرد.

بهانه ی دست نوشته ی امروزم بیشتر این بود که درباره ی دبیرستانی که درآن درس خوندم حرف بزنم.مدرسه ای که مثل یک کابوس واسه ی من ودوستام تمام شد.سال اول معلم ریاضی داشتیم که تا می تونست بچه ها رو تحقیر می کرد.البته تحقیرکردن نه تنها شیوه ی این معلم بود بلکه تاآخرین سال دبیرستان همه ی معلم ها بچه ها رو تحقیر می کردن.

هر سال مدیریت وناظم مدرسه عوض می شد وما نمیدونستیم کی  به کیه!!

فقط یک ناظم بود که واقعا ناظم بود و وقتی رفت مدرسمون انگار لانه ی . . . شد.

باورتون میشه کسی که تا دیروز توی مدرسه قرص آهن می دادسال دیگه ناظم شده بود.مدیری که هیچ وقت مدرسه نبود وهرچند وقت یکبارما رویتشون می کردیم.توی اتاقش کولر گازی واینترنت پرسرعت برای استفاده ی شخصی از جیب دولت داشت.شکرخدا هر وقت رفتیم اتاقش از تلفن مدرسه داشت با دخترش واقوامش حرف میزد.

حالا بماند که کلاسای ما پرده نداشت.طوری که خودمون هرسال روزنامه می بردیم وبه شیشه ها می چشبوندیم.نیمکتامون اون قدر داغون بودکه آدم فکر میکرد ستون فقراتش هر لحظه تو دستشه.اون قسمتی که لوله ی بخاری داخل دیوار می رفت همیشه کنده بود.توی کلاس بدون استثناء همیشه بوی گاز می اومد.بیشتر از ظرفیت مدرسه دانش آموز می پذیرفتن.طوری که اتاق مشاوره  وکامپیوتر رو کردن کلاس درس بچه اولیا.واتاق پرورشی-بسیج-انجمن دانش آموزی-مشاوره-تایپ رو ادغام کردن توی یک اتاق.معلمامون یکی از دیگری بدتر وافتضاح تر.خداییش شرط اول دبیری مگه اخلاق و وجدان کاری نیست؟پس چرا معلمای ما یاد دارن فقط دنبال جنس تعاونی-بیمه-حقوق و. . . باشن.

کلاس سوم معلم ادبیاتمون یه شوخیا وحرفایی میزدکه حد نداشت.یکی از معلمامون وقتی عصبی میشد محکم صندلی رو بر میداشت میزد به زمین طوری که فکر می کردیم می خواد به سمت ما پرتاب کنه.

معلم ریاضیمون سال سوم فقط قرآن می آورد سر کلاس ودرمورد روح ومرده  حرف میزد وشکر خدا هیچ وقت درست و حسابی درس نمی داد.معلم زبان انگلیسی خودش نمی دونست چی داره درس میده بعدش از ما انتظار داشت کمتر از18 نگیریم.

معلم عربیمون از راه می اومد میشست روی صندلی،بعد بچه ها گام به گام دستشون می گرفتن می رفتن پای تخته!!! معلم هم تا آخر کاریمون نداشت،حاضرم قسم بخورم که یاد نداشت متن عربی بخونه.

معلم ادبیات پیش دانشگاهی فوق لیسانس داشت.یک روز توی یک شعری نوشته بود درختان به احترام تو قیام کرده اند.بهش گفتم تشخیص داره.(هر آدم بی سوادی هم بود می فهمید تشخیص داره)

گفت :نه.نداره.

من جلسه ی بعدی جزوه ی خودشو بردم نشونش دادم که نوشته بود تشخیص داره.گفت:بله.داره.

توی تقطیع هجایی وطبقه بندیه اوزان خودش مشکل داشت ونمی دونست چی به چیه!!!

فقط بهترین معلمامون خانم ها شمس،پروین،بهارستان بودن.

فقط کلام آخرم با مسئولان محترم آموزش وپرورش هست.توی این چندسال تحصیلی ما هر حرفی رو به جون خریدیم،هر تحقیری رو شنیدیم،بارها بغض کردیم ودلمون شکست ولی دم نزدیم وساکت موندیم چون میدونستیم هیچ کس از قشر دانش آموزحمایت نمی کنه.هر کی از راه اومد هرجور دلش خواست با ما رفتار کرد،عزت نفس ما رو مورد توهین قرارداد.از ما که گذشت،خواهشا مواظب نسل بعد ما باشین.نسلی که همه جورشو توی مدرسه دیدم ودیدیم.خوبه ما مدرسه ی نسبتا بالای شهر می رفتیم ولی این  جوری بود. . . .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام دوستان گلم این وبلاگ رو واسه همه دختر پسرای گل ایرانی و هموطنای گلم در سراسر دنیا درست کردم. امیدوارم که با فعالیت توی این مکان و بازدید و نظرهاتون من و همکارام رو مشتاق به ادامه کار توی این وبلاگ بکنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون در مورد حجاب چیست؟
    نظر شما در مورد وبسایت چيست؟
    تبلیغات متنی
    
    
    تبليغات متني ماهانه 2 هزارتومان
    تبليغات متنی ماهانه 2 هزارتومان
    تبليغات متني ماهانه 2 هزارتومان
    تبليغات متني ماهانه 2 هزارتومان
    لوگو سایت
    مجله اینترنتی ضد دختر
    <a target="_blank" href="http://z3d.ir/"><img width="120" height="85" alt="مجله اینترنتی ضد دختر" src="http://upz3d.xzn.ir/uploads/139110965909061.png" /></a>
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1310
  • کل نظرات : 1597
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1403
  • آی پی امروز : 62
  • آی پی دیروز : 150
  • بازدید امروز : 1,071
  • باردید دیروز : 742
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 1,071
  • بازدید ماه : 14,085
  • بازدید سال : 78,742
  • بازدید کلی : 3,146,256
  • کدهای اختصاصی
    [Comment_Title] - [Comment_Message] - [Comment_Date]
    آمار گير وبگذر

    سيستم آمار گير زير فقط مخصوص مدير وبلاگ مي باشد و محرمانه است