در ادامه مطلب مشاهده کنید
نظر فراموش نشود
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 292 | amirzarbakhsh |
![]() |
0 | 579 | ailar |
![]() |
0 | 528 | helya |
![]() |
3 | 973 | mr-like |
![]() |
1 | 719 | mr-like |
![]() |
5 | 1496 | mr-like |
در ادامه مطلب مشاهده کنید
نظر فراموش نشود
برای خواندن داستان رو ادامه مطلب کلیک کنید
نظر فراموش نشه
سرتان درد میکند؟ماهی بخورید.ماهی زیاد مصرف کنید. روغن ماهی به پیش گیری از سردرد کمك میکند.
زنجبیل هم با کاهش التهاب و درد عملكرد مشابهی دارد.تب دارید؟ماست میل کنید..قبل از شروع فصل گرده افشانی ماست زیاد مصرف کنید.
همچنین بطور روزانه از عسل محلی منطقه خود میل کنید.برای جلوگیری از سكته:چای بنوشید.
با مصرف مرتب چای از رسوب چربی بر روی دیواره شریانها جلوگیری کنید.
(چای سبز برای سیستم ایمنی فوق العاده است)!بیخوابی دارید؟
عسل بخورید.از عسل بعنوان داروی مسكن و آرام بخش استفاده کنید.
بقیه در ادامه مطلب
دوستان نظر فراموش نشود
تلاشهای محققان برای ساخت واکسنی برای بیماری ایدز بارها و بارها با شکست مواجه شده است. این مساله تا حدی به این دلیل است که هیچ کس نتوانسته است به تعادل صحیحی برای واکسن دست یابد؛ تعادلی که بتواند بدن را به فعالیت و ساخت پادتن وادار کند، اما در عین حال شخص را بیمار نسازد. مطالعه جدیدی که بر روی میمونها انجام شده است راهحل جدیدی را پیشنهاد میکند: اگر بتوان واکسنها را به گونهای ساخت که در بدن باقی بمانند، میتوانند تاثیر بهتری داشته باشند.به گزارش پاپساینس، بیشتر واکسنها به این صورت عمل میکنند که یک ویروس را وارد بدن میکنند، در نتیجه بدن مدافعانی را برای دفع حمله مهاجم میسازد.
بقیه را در ادامه مطلب بخوانید
عزیزان نظر فراموش نشود
اما حسين با هيچكدام از اين معيارها مطابقت نداشت. اجتماعي از نظر من اهل مهماني هاي بزرگ و پر زرق و برق ، رقصو موسيقي... و حسين با آن اصول و عقايدش مطمئنا با اين مفهوم ضديت داشت. حالا بايد چه ميكردم؟ آن شب تا نزديكي سحر در رختخوابم غلت مي زدم. سرانجام دم دماي صبح خوابم برد. نزديك ظهربود كه با صداي مادرم بيدارشدم. - مهتاب تلفن ... گوشي را از روي ميز برداشتم ، خواب آلود گفتم : بله ؟ صداي ليلا در تلفن پيچيد : بلا چقدر مي خوابي من و شادي داريم ميريم استخر تو نمي خوي بياي ؟ بي حوصل گفتم : نه يك كم بي حال هستم. ديشب تا دير وقت عروسي بوديم امروز ميخوام استراحت كنم. ليلا فوري گف : پس من اسمت را مي نويسم خوب ؟ بي حال گفتم : خوب... و تماس قطع شد. آن روز تا شب فكر مي كردم چه كار كنم بهتر است.
برای مشاهده کامل رو ادامه مطلب کلیک کنید
دوستان نظر فراموش نشه
آیا می دانستید که یک کوسه قادر است یک بخش خون را در ١٠٠ میلیون بخش آب تشخیص دهد؟
آیا می دانستید که سمورهای دریایی هنگام خوابیدن دستهای هم را می گیرند تا همدیگر را گم نکنند؟
آیا می دانستید که اگر یک مورچه به اندازه ابعاد یک انسان بود، می توانست دو برابر سریع تر از یک لامبورگینی حرکت کند؟
آیا می دانستید که I am کوتاهترین جمله کامل در زبان انگلیسی است؟
آیا می دانستید که دانشمندی که بلافاصله قبل و بعد از فوت افراد آنها را وزن کرد نتیجه گرفت که روح انسانها ٢١ گرم وزن دارد؟
بقیه را در ادامه بخوانید
دوستان نظر فراموش نشود
داستانی از یک روحانی جوان که پیشنهاد میدهیم تا انتها آن را مطالعه کنید.
بگذارید از اول سفر برایتان بگویم سفری که با خواهران دانشجو جهت زیارت مشهد مقدس برگزار شده بود
از میان اتوبوسی که ما با آنها همسفر بودیم حداکثر چند نفر انگشت شمار با چادر الفت داشتند.
لذا وقتی وارد اتوبوس شدم کمی ترسیدم از اینکه عجب سفر سختی در پیش دارم.
نمیدانستم با این همه بیحجاب و… چگونه باید برخورد کنم مخصوص چند نفر از آنها که خیلی شیطنت داشتند
ناچار مثل همیشه به ناتوانی خود در محضر حضرت وجدان عزیز اعتراف کرده و دست به دامن صاحب کرامت امام ثامن حضرت رضا (ع) شد
بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید
دوستان لطفا نظر خودتون در مورد این داستان بفرمایید
اسپانیولی: کسیکه یکبار میدزدد، همیشه خواهد دزدید.
انگلیسی: طمع به همه چیز، از دست دادن همه چیز است.
عربی: هیچ کس را وادار به دو کار نکن، جنگیدن و زن گرفتن.
انگلیسی: ضربات کوچک درختان بزرگ را از پای در میآورند.
بقیه را در ادامه مطلب بخوانید
دوستان نظر فراموش نشود
نگاهشان كردم . چقدر تفكرمان راجع به يك نفر فرق مي كرد. آهسته گفتم : - آقاي ايزدي اصلا اهل اين كار ها نيست. فقط مي خواست كمكم كنه . شادي شانه اي بالا انداخت و گفت : خدا كنه . بعد ليلا عصبي گفت : چقدر اين شروين پررو و از خودراضي است. تا دم خانه صحبت راجع به شروين و رفتار و اخلاق بدش بود. اما من فقط در فكر آقاي ايزدي بودم. دو هفته اي از آن جريان گذشت كه دوباه شروين شروع به اذيت كرد. آن روز كلاس فيزيك داشتيم و تا تاريكي هوا در دانشگاه بوديم وقتي كلاس تعطيل شد خسته و هلاك به طرف ماشين رفتيم. ليلا با خستگي گفت : مهتاب امروز چقدر ماشين رو بدجا پارك كردي . با خنده گفتم : ببخشيد حضرت عليه ! وقتي به محل پارك ماشين رسيديم آه از نهاد هر سه مان در آمد . چهار چرخ ماشين پنچر بود . گريه ام گرفته بود. مستاصل به اطراف نگاه كردم . آيدا با ديدنمان جلو آمد و گفت : - مهتاب چرا هنوز نرفتي ؟ به ماشين اشاره كردم و گفتم : مگه كوري ؟ نگاهي به ماشين كرد و با تعجب گفت : اين ماشين توست ؟ ....من فكر كردم مال شروين است . يك ساعت پيش وقتي من آمدم بيرون كه برم اون ساختمان روبرويي ديدم كه نشسته بود روي زمين و به چرخاش ور مي رفت. پس ماشين توست؟ با عصبانيت گفتم : تو مطمئني ؟ سري تكان داد و گفت : آره حالا مي فهمم چرا از ديدن من جا خورد.
بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید و دنبال کنید
دوستان نظر فراموش نشه
معمولاً چگونه عطسه میکنید؛ بلند یا کوتاه؟ تا به حال فکر کردهاید که شاید همین مدل عطسه کردن میتواند بسیاری از ویژگیهای شخصیتی شما را نشان دهد؟!
«پاتیوود» یکی از برترین متخصصان زبان بدن، جزییات جالبی در مورد نحوه عطسه کردن اظهار کرده است. پاتیوود معتقد است كه شخصیت هر فرد از نحوه عطسه کردن او قابل کشف است. این متخصص برای اثبات این نظریه خود مطالعهای را انجام داد ، مطالعهای که در آن 547 فرد داوطلب شرکت کردند و نتایج آن نشان داد، شخصیتهای مختلف به شکلهای مختلفی عطسه میکنند. دکتر پاتی که این پژوهش را انجام داده، میگوید: 4 نوع مختلف عطسه کردن وجود دارد و عطسه افراد، مطابق با شخصیتهای آنهاست. بنا به گفته دکتر فردریک لیتل، پرفسور دانشگاه بوستون، یک الگوی ذاتی برای روش عطسه کردن انسانها وجود دارد که به احتمال زیاد، ژنتیکی و موروثی است، بنابراین خیلی هم بعید نیست که عطسه کردن وابسته به شخصیت فرد باشد.
شخصیت اول : آرامهای محبوب
ترجیح میدهید كه به صورت تک، عطسه کنید و هنگام عطسه، رویتان را از دیگران برگردانید تا مبادا باعث آزار آنها شوید؟
گرم و دوستداشتنی هستید: شما شخصیتی گرم و ...
برای مشاهده کامل متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
تعداد صفحات : 2